اختلال یادگیری(1) (ویژه والدین)
اختلال خواندن
چه در حال مطالعه تاریخ روم باشیم و چه حسابان، کار یادگیری نیازمند تمرکز است. مانند فعالیتهای فیزیکی، برخی فعالیتهای یادگیری دشوارتر از فعالیتهای دیگر هستند. به ویژه برای کودکان خردسالی که عادتهای مطالعه و تجربیات موفق را گسترش ندادهاند. والدین و آموزگاران ممکن است توجه کنند که یک کودک با دشواری غیرعادی در تلاش و تقلا است تا بر مهارتی ویژه مانند خواندن تسلط یابد و علت این موضوع را نیز ندانند. وقتی پیشرفت در خواندن، ریاضی یا نوشتن با توجه به سن، آموزش و توانایی عقلانی کودک به طور عمدهای پایینتر از حد انتظار است، ممکن است مبتلا به اختلال یادگیری تشخیص داده شود. در این مقاله ما به اختلال یادگیری در کل و اختلال خواندن از میان اختلالات یادگیری میپردازیم. در مقاله بعدی اختلالات نوشتن و ریاضی را توضیح خواهیم داد.
کودک دارای اختلال یادگیری به حد کافی هوشمند است تا موضوع دادهها را یاد بگیرد، اما به نظر نمیرسد قادر به ادغام و یکپارچهسازی آنها باشد. برای درک بهتر ماهیت اختلالات یادگیری، خود را تصور کنید که در پمپ بنزینی در یک شهر ناآشنا نشانی را میپرسید. فرد متصدی میگوید:« از راه ورودی خارج شو و به سمت راست بپیچ. برو تا به چراغ راهنمایی دوم برسی و تابلوی مسیر A را جستجو کن که حدود 3 کیلومتر پایین جاده قرار دارد. از یک گورستان و یک ساختمان مدرسه عبور خواهی کرد. پیش از آنکه به بزرگراه 18 برسی، از زیر یک پل عبور خواهی کرد. به سمت چپ برو و سر سه راهی به سمت راست بپیچ.»
همه ما در پردازش چنین اطلاعاتی و به خاطرآوری آن به طور دقیق، دشواریهایی داریم. از آنجا دور میشویم در حالیکه با خود تکرار میکنیم:« چراغ قرمز، برو به چپ، گورستان، بزرگراه، بپیچ به سمت ساختمان مدرسه!!». همراهان ما در مسیر که همان دستورات را شنیدهاند، ممکن است مسیر متفاوتی به خاطر آورند. این واقعیت اثبات میکند که حتی دستورالعملهای ساده کلامی نیز به سادگی میتوانند درهم و برهم شوند. کودکان و بزرگسالان مبتلا به اختلالات یادگیری، در موقعیتهای روزمره پردازش اطلاعات جدید یا درک آنچه در حال خواندنش هستند، سردرگمی مشابهی را تجربه میکنند. تشخیص این مشکلات یادگیری میتواند دشوار باشد. کودک ممکن است به خاطر نشنیدن، توجه نکردن، یا «کند» بودن، مقصر شناخته شود، در حالیکه ماهیت واقعی مشکلات یادگیری را بیشتر پنهان میکند.
ناتوانیها در خواندن، ریاضیات و نوشتن با پایین بودن عملکرد فردی مورد انتظار در مقایسه با سایر همسالان شناخته میشود. این مشکلات باید به طور عمده در پیشرفت آموزشی یا زندگی روزمره تداخل ایجاد کنند. و همچنین ناتوانی نباید با یک مشکل حسی مانند آسیب شنوایی یا بینایی در ارتباط باشد. بنابراین در ابتدا کودک باید از این جنبه بررسی شود. به طور کلی کودکان دچار اختلال یادگیری (به عنوان مثال اختلال یادگیری خواندن) را از دو طریق میتوان شناسایی کرد: 1- کودکانی که در مقایسه با اکثر کودکان همسن خود در خواندن ضعیف هستند. 2) کودکانی که پیشرفت آنها در خواندن به نحو چشمگیری کمتر از میزان مورد انتظار برحسب IQ کلی آنهاست.
اختلال خواندن یا نارساخوانی (دیسلکسیا)
تقریبا 75 درصد اختلالات یادگیری شامل اختلال خواندن میشود. دانشآموزانی که در سایر زمینههای تحصیلی مشکلات یادگیری دارند، به احتمال زیاد دچار مشکلاتی در زمینه خواندن نیز هستند. شواهد قوی نشان میدهد که نارساخوانی یک حالت ژنتیکی است و از زمان تولد وجود دارد و به طور معمول در خانوادهها ادامه مییابد. اختلال خواندن بر اساس مشکل در حوزههایی از مغز که به تفسیر زبان کمک میکند، اتفاق میافتد. این اختلال احتمالاً با کروموزوم 6 و 15 ارتباط دارد. ضایعات لوب پسسری و ناهنجاریهای نیمکرهای هم با این مشکل ارتباط دارد. موضوعی که باید به آن توجه کرد این است که اختلال خواندن اکتسابی نیست. همچنین این ناتوانی ناشی از فقدان آموزش کافی به دلیل فقر یا عدم دسترسی به آموزش نمیباشد. اما میتوان براساس راهبردهایی جبرانی نسبت به درمان آن اقدام کرد. ابتدا باید ویژگیها و علائم این اختلال را به خوبی بشناسیم. مساله ممکن است به طور رسمی با یک آزمون هوشی و آزمونهای استاندارد شده گوناگون ارزیابی شود و تواناییهای کودک در حیطههای مختلف آشکار شوند.
تشخیص اختلال خواندن عمدتا وقتی مطرح میشود که پیشرفت خواند کودک به میزان چشمگیری پایینتر از تواناییها هوشی او باشد سایر خصوصیات تشخیصی عبارتند از: ناتوانی برای بازشناسی واژهها، خواندن کند و نادرست و فهم ضعیف مشکلاتی در فراخوانی و به خاطر آوردن و ردیف کردن حروف و کلمات چاپی، پردازش ترکیبهای پیچیده دستوری و استنباط.
به عنوان مثال:
1) کودک درتشخیص حروف مشابه مثل (ب-پ-ت-ث-)(ع-غ)(س-ش)(ک-گ)مشکل دارد.
2) ضعف در تشخیص کلماتی که تلفظ آنها به هم شبیه است مثل: مار-تار-کار-و...
3) کودک نمیتواند حروف را به هم پیوند دهد وکلمه بسازد مثال: ﺑ +ا+د=باد
4) کودک در به خاطر آوردن ترتیب حروف مشکل دارد. مثلا به جای کلمه کبریت میخواند=کربیت.
5) در مهارتهای تحلیل کلمه(بخش وصدا کشی)مشکل دارد هرچند که ممکن است بخش وصدا کشی در آموزش مورد تاکید زیادی نباشد.
6) مشکل در استفاده از کلمات دیداری آشنا(کلماتی که کودک با دیدن آنها بلافاصله میخواند).
7) دانشآموز در درک کلمهها و مطالب مشکل دارد. مثلا در درک معانی مختلف کلمه (شیر) مشکل دارد.
اکثر کودکان دچار اختلال خواندن متناسب با سنشان قادرند از روی متن نوشتاری یا چاپی کپی کنند ولی تقریبا همه آنها در هجی کردن مشکل دارند.
از لحاظ بالینی این کودکان وقتی ناچار به استفاده از زبان نوشتاری میشوند اضطرابشان تشدید میشود. بسیاری از کودکان مبتلا به اختلال خواندن که آموزشهای کمکی دریافت نمیکنند، به دلیل شکستهای مداوم و ناکامیهای ناشی از آن احساس شرم و تحقیر میکنند. این احساسات با گذشت زمان عمیق تر میشود. کودکان بزرگتر ممکن است دچار خشم یا افسردگی شوند و یا عزت نفس پایینی داشته باشند.
درمان
مشخصه اکثر راهبردهای جبرانی موجود برای کودکان دچار اختلال خواندن عبارتست از آموزش مستقیم مولفههای مختلف خواندن با تمرکز بر توجه کودک و پیوند بین اصوات کلامی و هجی. از این جهت که درمان این اختلال در حیطه کار درمانگران و روانشناسان بالینی قرار میگیرد، توضیح بیشتر در این مقاله بیمناسبت است و تنها به چند تمرین تکمیلی اکتفا میکنیم.
* روخوانی
* روش چند حسی (فرنالد)
* خلاصهنویسی از کتاب درسی و یا کتاب داستان.
* نوشتن داستانهای کوتاه
* تعریف داستانهای کوتاه
* پاسخ به سوالات مربوط به داستان
* وصل نقطه چین.
* کامل کردن کلمات ناقص.
* کار با ماز.
* نقاشی کشیدن و کپی کردن.
* تمرینات رمز گردانی.
* استفاده از وسایل آموزشی سینا.
* خواندن شعر، روزنامه و...
* تمرین و حفظ کردن حروف الفبا (در تمام پایههای مقطع ابتدایی و نه صرفا در پایه اول).بسیاری از دانشآموزان حتی در پایههای بالاتر ابتدایی ،قادر به خواندن حروف الفبا (البته از حفظ) نیستند! امتحان کنید!
* ترکیب صداها و ساختن کلمه مانند: س-ا-ز =ساز .
* کامل کردن تصاویر و نیز بریدن و چسباندن تصاویر .
* بازی با دارت(جهت تقویت دقت و هماهنگی چشم و دست).
* بازیهای فکری مانند حل جدول، پازل، حل معما و...
برای دستیابی به نتیجه موفقیتآمیز در درمان آموزش کمکی، رابطه درمانگر-بیمار اهمیت زیادی دارد. کودکان مبتلا را باید در کلاسی قرار دارد که تا حد امکان به سطح عملکرد اجتماعی آنها نزدیک باشد و آموزش کمکی اختصاصی در خواندن برایشان فراهم شود.
واحد مشاوره دفتر مرکزی مبتکران
|